تحلیل و مقایسۀ ساختار روایی قصۀ گنبدهای سیاه و صندلی هفت گنبد نظامی بر اساس الگوهای ریختشناسی قصههای پریان«ولادیمیر پراپ»
Authors
Abstract:
عرصۀ بیکران ادبیات داستانی جهان در بر دارندۀ مضامین و عناصری گوناگون از انواع رایج ادبی (حماسی، پایداری، غنایی، عرفانی و...) است. در این میان ادبیات غنایی به عنوان یکی ازکهنترین گونۀ شعر، طیفی وسیع از عواطف و احساسات بشری را دربر میگیرد. در نتیجه سخنورانی بسیار در این عرصه داد سخن راندهاند. در میان ادیبان ما نظامی گنجوی به عنوان یکی از ستارگان درخشان ادبیات کلاسیک ایران از جهت سرودن داستانهای عاشقانه، بزمی و ساقینامه، از منزلتی والا برخوردار است. در میان آثار وی، سه منظومۀ «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» و اثر گران قدر داستانی «هفت پیکر»، از جمله مهمترین آثار غنایی ادبیات فارسی بشمار میرود که با توجه به ساختار و بنمایههای داستانی هر یک، میتوان آنها را مطابق با اصول و موازین ساختارگرایی مورد نقد و بررسی قرار داد. در این پژوهش، دو گنبد از منظومۀ هفت پیکر به عنوان نمونهای از دلانگیزترین و زیباترین منظومههای حماسی- غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار خواهد گرفت، برای این منظور ابتدا به مبانی نظری و تؤریک پیرامون مقولۀ روایتشناسی و ریختشناسی یا مورفولوژی و کارکردهای پراپ در عرصۀ شکلشناسی میپردازیم و در ادامه پس از اشارهای به منظومۀ هفتپیکر به تحلیل ساختار روایی این دو قصه بر اساس مدل روایی ولادیمیر پراپ (ریختشناسی قصه) خواهیم پرداخت؛ بنابراین ابتدا قصة پیکر اول، یا «داستان شهر مدهوشان و پادشاه سیاهپوش»؛ و قصه پیکر ششم یا «داستان خیر و شر» را به لحاظ تحلیل ساختار روایی، ریختشناسی، و نقشمایهها و شخصیتهای هر یک مورد بررسی قرار میدهیم و سپس به قیاس آنها با هم از نظر بررسی کارکردها، نقشمایهها و شخصیتهای هر یک میپردازیم.
similar resources
تحلیل و مقایسۀ ساختار روایی قصۀ گنبدهای سیاه و صندلی هفت گنبد نظامی بر اساس الگوهای ریخت شناسی قصه های پریان«ولادیمیر پراپ»
عرصۀ بی کران ادبیات داستانی جهان در بر دارندۀ مضامین و عناصری گوناگون از انواع رایج ادبی (حماسی، پای داری، غنایی، عرفانی و...) است. در این میان ادبیات غنایی به عنوان یکی ازکهن ترین گونۀ شعر، طیفی وسیع از عواطف و احساسات بشری را دربر می گیرد. در نتیجه سخن ورانی بسیار در این عرصه داد سخن رانده اند. در میان ادیبان ما نظامی گنجوی به عنوان یکی از ستارگان درخشان ادبیات کلاسیک ایران از جهت سرودن داستا...
full textنقد اسطوره شناختی «گنبد سیاه» هفت پیکر نظامی
چکیده در این جستار، یکی از داستانهای هفت پیکر نظامی با عنوان «گنبد سیاه» براساس نقد اسطورهشناختی یا کهن الگویی تحلیل میشود. نخست این قصه را از نظر شکل و ساخت داستانی و خط سیر رویدادهای داستان براساس هرم فریتاگ بررسی کرده ایم. ساختار روایتی قصه گنبد سیاه مانند دیگر داستانهای کلاسیک و پیشامدرن، از سیری خطی پیروی میکند که دارای سه مرحله شروع، اوج و فرود یا نقطه پایان است. سپس خوانشی دیگرگونه ...
full textتحلیل ریختشناسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس الگوهای ریختشناسی پراپ
با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایتشناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بنمایههای داستانی براساس عملکرد نقش مایهها و خویشکاریهای هر یک از آنها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیتها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایتشناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فو...
full textساختار اسطوره ای در گنبد سیاه هفت پیکر: بررسی نظریه سفر قهرمان در گنبد اول
توجه به شباهتهای اساطیر و داستانها، پژوهشگران را به کشف ساختارهای اسطورهای مشترک میان آنها راهنمایی کردهاست؛ الگوهایی که با تنوعی نامحدود در آثار ادبی و هنری تکرار میشوند. «سفر قهرمان» یکی از نظریههایی است که به وسیله آن میتوان به ساختارهای تکرارشونده در داستانهای مختلف پیبرد و به تحلیل آنها پرداخت. در این مقاله که از الگوی «سفر قهرمان» ووگلر برای تحلیل ساختارهای اسطورهای و سیر قهرم...
full textتحلیل ریخت شناسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس الگوهای ریخت شناسی پراپ
با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن مایه های داستانی براساس عملکرد نقش مایه ها و خویشکاری های هر یک از آن ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فو...
full textبررسی داستان «گنبد صندلی» نظامی گنجوی بر اساس نظریهی ساختارگرای گریماس
در قرن بیستم میلادی، ساختارگرایان به پیروی از پراپ، در صدد ارائة الگوی کلّی در ساخت انواع روایت برآمدند. در همین زمینه، آ.ژ.گریماس، مشهورترین نظریّهپرداز روایت، از دامنة محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائة الگوی کنشی و زنجیرههای روایتی خود، تلاش کرد تا به دستور کلّی زبان روایت دست یابد و هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. او الگوی کنشی خود را بهگونهای طرّاحی کرد که با تمام ر...
full textMy Resources
Journal title
volume 8 issue 13
pages 96- 128
publication date 2012-08-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023